ویژگی حرفهای:یکی از خصیصههای مهم جوامع اطلاعاتی تغییر حرفهها و مشاغل است. هرگاه حرفهها در فعالیتهای اطلاعاتی تمرکز یابند به جامعه اطلاعاتی واردشدهایم. به بیان دیگر، در جامعه اطلاعاتی از کارهایی که قدرت جسمی و مهارتهای یدی را میطلبد، مانند تراشیدن سنگ و یا زراعت بر روی زمین کاسته و به کارهایی با مهارت بالا مانند تعلیم و تربیت، امور اداری، و کلیه کارهایی که اطلاعات را جهت انجام بهتر فعالیتها درخواست میکنند، تبدیل میشود. امروزه، تنها اقلیتی رو به کاهش از نیروی کار، در کارخانه کار میکنند و بازار کار به وسیله شاغلان بخش اطلاعات تسخیر شده است.تغییر مشاغل و توزیع آنها مرکز ثقل بیشتر نظریههای معتبر در مورد جامعه اطلاعاتی است. دانیل بل در دهه 1960 ظهور جامعه "یقه سفیدها"(مدیران و طالبان اطلاعات) و کاهش نیروی کار صنعتی و کارگران "یقه آبی" را عنوان کرد و پایان تضاد سیاسی ـ طبقاتی، آگاهی گروهی بیشتر، و توسعه برابری جنسی را مطرح ساخت.
چهارصد نوع حرفه را به عنوان نیروی کار اطلاعاتی بر شمردهاند، که نخستین نوع شامل کارکنانی است که فعالیت اصلی آنان تولید و عرضه دانش و اطلاعات است، مانند دانشمندان، مخترعان، کتابداران، روزنامه نگاران، و نویسندگان. نوع دوم کارکنانی را دربرمیگیرد که اطلاعات را گردآوری، هماهنگ، و پردازش کرده و سپس به توزیع آن در میان شرکتها و متقاضیان اطلاعات میپردازند؛ مانند مدیران، منشیان، کارمندان، و کلیه کارگران. نوع دیگر شامل کارکنانی است که با استفاده از دستگاهها و فنآوریهای اطلاعاتی، فعالیت انواع دیگر را حمایت میکنند؛ مانند کسانی که اطلاعات را وارد رایانه میکنند، یا به نصب و تعمیر تلفن، رادیو، و تلویزیون میپردازند. بدین ترتیب، تقسیمبندی نیروی کار اطلاعاتی و غیراطلاعاتی، براساس تخمین درجهای از درگیری مشاغل با اطلاعات، تمیز داده میشود. گرچه تعیین این که دقیقاً چه کسی کارگر اطلاعاتی است و چه کسی نیست، خود، موضوع بحث انگیزی است، زیرا هر شغلی تا حد زیادی با شناخت و پردازش اطلاعات سروکار دارد. اما پیدایش جامعه اطلاعاتی متّکی بر جنبه محوری دانش نظری، در مقابل دانش عملی است، و میباید آنهایی را که دارای دانش نظری هستند از کارگران اطلاعاتی، یعنی کسانی که تنها مجری اندیشههای نظریهپردازان محسوب میشوند، متمایز ساخت.
دنیای امروز، هماهنگی ساخت و تولید در سطح جهان، برنامهریزی درون دولتها و میان دولتهای مستقل، و بازاریابی در همه قارهها را میطلبد. اطلاعات برای اینگونه فعالیتها جنبه محوری دارد و، در نتیجه، مدیریت اطلاعات نیز تبدیل به ضرورتی اجتنابناپذیر میگردد.
از دیگر مشخصههای جوامع اطلاعاتی تأکید بر آموزش است. گزارش یونسکواز کمیسیون بین المللی آموزش برای قرن بیستویکم با نام "یادگیری: گنج درون" تأثیر جامعه اطلاعاتی بر آموزش و پژوهش و برخی نتایج آن را مورد تأکید قرار میدهد. فن آوریها، بیتردید، این امکان را فراهم آورده است که آموزش از طریقی که قبلاً امکانپذیر نبود ارائه گردد. طیف وسیعی از رشتههای تحصیلی به صورت صفحات فشرده و چندرسانهایها در دسترس قرار دارند و مدارس و دانشگاهها، با استفاده از امکانات الکترونیکی، آموزش از راه دور را تجربه میکنند.
ویژگی مکانی:در جامعه اطلاعاتی، شبکههای اطلاعاتی نقاط دور دست را با یکدیگر مرتبط میکنند. این شبکهها گروههای مختلف سراسر جهان را در کمترین زمان ممکن و به بهترین شکل به یکدیگر پیوند میدهند و افراد میتوانند دانش و تخصص خود را با یکدیگر مبادله کنند، به مشاوره بپردازند، و خلاقیتهای خود را شکوفا سازند. رشد سریع رسانههای جدید این امکان را فراهم آورده است که اطلاعات مربوط به مبادلات بازرگانی، قیمت کالاها، فهرست پروانههای ثبت اختراع، نوسانات ارز، و حتی چکیده مقالات مجلات علمی و فنی تهیه و به صورت پیوسته به سراسر جهان ارسال گردد. شبکهها حتی سبب تجدید سازمان نظام مالی در دنیا شده و فروپاشی محدودیتهای سنتی در زمینه بانکداری، خدمات مالی، و واسطهگری را به دنبال داشته است. مبادلات اقتصادی به شکل الکترونیکی و در حجم بسیار بالا حاصل رشد این بخش بوده است.
اهمیت راهبردی اطلاعات، تأمین زیرساختهای اطلاعاتی، رشد اطلاعات قابل مبادله و یکی شدن سراسری اقتصاد، همگی بر مرکزیت شبکههای اطلاعاتی - ارتباطی، و اتصال شهرها، مناطق، ملتها، قارهها، و سراسر جهان تأکید دارد و این تأکید بیشتر بر گردش اطلاعات در مسیر بزرگراههای اطلاعاتی و الکترونیکی است. در حالی که نخستین حرکتهای اقتصادی بازارها بر مبنای دوری و نزدیکی در ساختار شهرها بهوجود آمد، امروزه اقتصاد بازار بر منطق ارتباطات الکترونیکی استوار شده و جغرافیای جدیدی از مراکز پردازش و کنترل بهوجود آمده است. گر چه محدودیت فاصلهها کاملاً حذف نشده، لیکن کوتاه شدن زمان در ارتباطات، در واقع، برای شرکتها، دولتها، و افراد حق انتخاب بیشتری فراهم ساخته است.
ویژگی فرهنگی:از لحاظ فرهنگی ، دانش مبتنی بر سرمایه بهتدریج جای خود را به سرمایه مبتنی بر دانش داده است و آگاهی نوعی سرمایه فرهنگی تلقی میشود و بدین ترتیب، اهمیتی که دنیای گذشته برای سرمایه مالی قائل بود تقلیل یافته و سرمایههای مبتنی بر آگاهی از اهمیت بیشتری برخوردار گردیده است.
از نخستین ویژگیهای جوامع اطلاعاتی ایجاد تحول در ارزشهای فرهنگی، اخلاقیات، و آداب و رسوم است. آنچه همزمان با پیدایش و توسعه جوامع اطلاعاتی در دنیا مطرح شده تحمل و مُدارای فرهنگی است که ناشی از شناخت بیشتر است. با فزونی شناخت در حوزه آگاهیهای فرهنگی، ساختار ارزشی و در نتیجه اخلاقیات و آداب و رسوم به گونه بارزی متحول میشود. اینترنت نمونه روشنی از فنآوری نوین اطلاعاتی است که میتواند حجم زیادی از اطلاعات گوناگون را به صورت متن، تصویر، صوت، و عدد و رقم با هر درجه از کمیت و کیفیت و محتوای فرهنگی، بدون محدودیت و فارغ از مرزهای سیاسی، در زمانی بسیار کوتاه انتقال دهد؛ و این انتقال را در عرصهای بدون عنایت به فضا و محتوای فرهنگی و در ساختارهای متفاوت سیاسی و اقتصادی و پیشینههای تاریخی صورت دهد، و از جهات گوناگون و در رابطه با ملتها، دولتها، گروهها، خانوادهها، و افراد فرصتها و تنگناهایی ایجاد کند.
جهانی شدنالزاماً نه به معنی سقوط همه دیوارهای سیاسی، فرهنگی، و اقتصادی و نه مترادف با حذف هویتهای فرهنگی است؛ بلکه پدیده نوین ارتباطی است که الگوهای قبلی ارتباطی را به هم میریزد. در الگوهای سنتی ارتباطات، که عمدتاً ناظر بر جوامع محلی است، مخاطب یا گیرنده دارای نقش یا اهمیت ویژهای است و نظریهها پیوسته به موضع مخاطب میاندیشد. بهطور مثال، هنگام تأسیس مجله یا تألیف کتاب یا نشر مطبوعات غالباً این پرسش اساسی مطرح میگردد که این اثر برای چه کسانی تهیه میشود؛ و حال آنکه در ارتباطات نوین پیام در اختیار کسانی قرار می گیرد که هدف تولید کننده پیام نبودهاند، چون اشخاص گوناگونی میتوانند در معرض این ارتباطات قرار گیرند.
در حقیقت آنچه در حال وقوع است توسعه و تعامل گسترده فرهنگ هاست و نادیده انگاشتن آثار بالقوه یکسویگی جریان جهانی اطلاعات ممکن است پیامدهای ناگواری به دنبال داشته باشد.
بسیاری از ناظران گرایش به دیدن نشانه های تحول در ارزش های فرهنگی به دنبال پیشرفت جامعه اطلاعاتی دارند، اگر چه باید خاطرنشان کرد که جوامع مختلف عکس العمل های متفاوتی در برابر حضور فن آوری های پیشرفته دارند و حتی فرهنگ جهانی الکترونیکمستعد پذیرش تاثیرات محلی و ملی است. در حقیقت آنچه در حال وقوع است توسعه و تعامل گسترده فرهنگ ها است، نه به اصطلاح فرهنگ نوپایی که تحول و تغییر اساسی شیوه زندگی را در سراسر جهان به دنبال داشته باشد.
همواره خطر استیلای یک فرهنگ وجود داشته است، فرهنگی مبتنی بر ارزش های مادیگرای غرب که جایگزین فرهنگ بومی شود و جهانی را در اثر فقر فرهنگی به پوچی گرایش دهد. اگرچه ممکن است یک خبر، عکس العمل های متفاوتی را در کشورهای مختلف ایجاد کند، لیکن نادیده انگاشتن تاثیرات بالقوه سوء جریان جهانی اطلاعات بر روی هویت و تنوع فرهنگی کشورها، امری خطرناک شمرده می شود، زیرا ممکن است منجر به پذیرش فرهنگ هایی شود که تاکید بیشتری بر بی پروایی و صراحت در تبادل اطلاعات گوناگون و بویژه مبادله متمرکز اطلاعات در زمینه های اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و فرهنگی دارند:
- فرار مغزها که منجر به مهاجرت مهندسان و محققان کشورهای در حال توسعه به کشورهای صنعتی و توسعه یافته می گردد و بهترین متخصصان کارآمد در زمینه علوم و فن آوری به کشورهای ثروتمند غرب مهاجرت می کنند. کشورهایی که این نیروها را از دست می دهند و بدین ترتیب سطح فن آوری آنان نیز تنزیل می یابد.
- راهبردهای مدرن سازی در کشورهای جهان سوم غالباً منجر به افزایش بدهی های خارجی، بهبود ارتباطات راه دور بین المللی به جای توسعه شبکه اطلاعاتی و مخابراتی بومی میگردد.
- شرکت های بزرگ مخابراتی در روابط بازرگانی با شرق، تنها برای ایجاد رقابت ناسالم محلی تلاش میکنند و در این راستا توسعه ناهماهنگ اجتماعی را در فضای ارتباطات راه دور ایجاد می نمایند.
- اطلاعاتی کردن جوامع در حال توسعه موجب تضاد آشکار میان فقرای اطلاعاتی و ثروتمندان اطلاعاتی می گردد.
میزان و کیفیت اطلاعات موردنیاز برای برنامه ریزی و مدیریت بر اساس نظام آماری اطلاعات، بیش از آن حدی است که بتوان آن را به طور متمرکز ارزیابی کرد و به همان مقیاس به کار برد. در نتیجه، با وجود این که کشورهای حاکم به طور حتم از نظر اطلاعاتی غنی هستند، این که دارای غنای علمی حقیقی نیز باشند جای سوال جدی است. در مقابل، مردمان کشورهای کوچک و تحت سلطه می توانند به غنای دانش حقیقی دست یابند، چرا که دانش و اطلاعات مردم این کشورها که با کسب تجاربی در زمینه کمبودها، فقر، سختی، درد، وابستگی، و ظلم و ستم همراه می باشد. عمیق، پایدار و ابدی است.
چنانچه تفاوت ذکر شده بالا میان اطلاعات و دانش را بپذیریم، در این صورت گسترش سیستمهای اطلاعاتی به صورت کمّی برای هر کشور در حال توسعه نامعقول و بی دلیل خواهد بود، و هدف باید بطور کلی بهبود کیفی این نظام باشد. در عصر جدید، اطلاعاتی شدن به معنای بین المللی شدن ـ جهانی شدن ـ است و این روند همواره همانندسازی فرهنگها را به دنبال خواهد داشت (بیکر، 1993).
به طور طبیعی هر فرهنگمتعلق به یک محل یا منطقه خاص، و در برگیرنده دانش جامع و اندوخته شده نسل ها، و بازتاب استعدادها و ویژگی های یک گروه در مقایسه با دیگر گروه هاست که در زبان و لهجه ظهور می یابد و احساس تعلق به یک سرزمین و هویت آبا و اجدادی را به همراه دارد. دقیقاً به خاطر همین احساس است که نمی توان فرهنگ را به عنوان یک ابزار مورد استفاده خصوصی یا تجاری قرار داد.
معیار اجتماعی
تحول اجتماعی مبتنی بر اطلاعات، شامل تاثیر آزادی تدوین قانون حاکم بر مبادله اطلاعات میباشد که در آن ایجاد شبکه اطلاعات و ارتباطات الکترونیکی می تواند به تجدید حیات خانواده و جامعه منجر شود. انزوای قشر دارای فقر اطلاعاتی در جامعه الکترونیکی با شکل گیری مجدد قشر محکوم و ضعیف در جامعه اطلاعاتی که توسط کارفرمایان استثمار می شوند و نادیده گرفتن حقوق این قشر در انعقاد قراردادها بار دیگر به شکل جدیدی بروز می نماید. ماسودا (1985) به طرح جامعه اطلاعاتی می پردازد که در آن محور اصلی ارزش های اطلاعاتی بر ارزش های مادی غلبه میکند و در اقتصاد این جامعه، سرمایه اطلاعات و دانش فنی بر سرمایه مواد برتری می یابد.
معیار سیاسی
تمرکز قدرت، نفوذ سیاسی و تحولات اجتماعی ناشی از اطلاعات دلیل آشکاری بر مزایا و منافع ایجاد یک قطب اطلاعاتی است که سبب تغییرات بنیادین سیاسی از طریق پوشش خبری (نظیر آنچه در شوروی سابق و بلوک شرق رخ داده) می باشد. چنانچه پخش آخرین رویدادها از طریق رسانههای همگانی را از نظر فقر اطلاعاتی و غنای اطلاعاتی بنگریم، پیامد آن، تبدیل جامعه جهانی به دو گروه مخاطبان منفعل و صرفاً مصرف کننده و رسانه های جمعی از یک سو، و شمار قلیلی از کشورهای برتر و نیز افراد سرآمد کشورها و تولیدکنندگان فعال و کاربران اطلاعات الکترونیکی از سوی دیگر خواهد بود.
از دست رفتن مشاغل وافزایش بیکاری
یکی از چالشهای ناشی ازجامعه اطلاعاتی وگشترش اطلاعات ازدست رفتن مشاغل وافزایش بیکاری است . به علاوه تا قبل ازاین مردم نگران آسیب پذیری فزاینده خود دربرابر مداخلات تصادفی یا بزهکارانه و خطرهای جدی بودند.که خلوت تنهائی آنها را تهدید می کرد، حتی دولتها می ترسیدند که تمرکزبیش ازحد قدرت اقتصادی دردست تعداد اندکی ازبنگاههای صنعتی فرا مرزی حقوق حاکمیت آنها را به خطراندازند درطول دههً گذشته اینگونه حواسها درنتیجه به گردش در آمدن گردونه رشد اقتصادی دیگربصورت سابق وجودندارد.اگرچه خودکارشدن بسیاری از فعالیتهای معمولی و تکراری موجب ازدست د ادن مشاغل دفتری شده است. ولی دیگرکسی احتمال بروز بیکاری انبوه درسطح جهانی رابه ذهن خود راه نمی دهد. ورفته رفته فناوری اطلاعات سرچشمه ایجا د مشاغل مهارتی به ویژه دربخش خدمات شده است. اکنون نوعی صنعت اطلاعات درحال تکوین است که برای ارائه خدمات تازه ای به افراد و صنایع روی زیرساختهای جدید ارتباطات دور سرمایه گذاری می کند. اما دردههً1990.نگرانی از بابت اشتغال بار دیگردرچهرهً جدید نمایان شد ودیگر فناوری اطلاعات را ماهیتاُ منشأ ازدست رفتن مشاغل نمی دانستند.وشیوه های استفاده از فناوری اطلاعات رانظام اجتماعی مشخص می سازد .و میتوان کاربرد آنرا صرفه جوئی درتعداد کارمندان سازماندهی کرد.
کلمات کلیدی :