درون گرایی : (Introversion)
ـ تعریف نظری : ویژگی خُلقی است که با دیدگاه درونی ذهنی همراه بوده و فرد دورن گراآمادگی بیشتری برای خود داری و تسلط بر نفس از خود نشان میدهد. این افراد کمتر تمایل به حضور در جمع دارند و و بیشتر دقت خود را به مطالعه و فعالیت های ذهنی انفرادی میگذرانند.
برون گرایی: (Extraversion)
ـ تعریف نظری: ویژگی خُلقی است که با دیدگاه عینی و خارجی مشخص شده و با فعالیت عملی بالاتری همراه است، افراد برونگرا از آمادگی کمتری برای تسلط بر نفس خویش برخوردارند.
مقایسه روانشناسانه بین افراد درونگرا و برونگرا
بعضیها ترجیح میدهند که تنها باشند و تنها کار کنند و بعضی برعکس، ترجیح میدهند در جمع زندگی کنند و با یکدیگر کار کنند و بیشتر با مردم روبهرو شوند. روانشناسان به آن افرادی که جزو دسته اول هستند، درونگرا و به آن دسته از افرادی که در دسته دوم هستند، برونگرا میگویند. بیشتر ما با افرادی که سبک فکری آنها با سبک فکری ما همسویی دارد، راحتتر و خودمانیتر هستیم. روانشناسان میگویند نویسندهها، نقاشان و باغبانان معمولاً درونگرا هستند و فروشندهها، خدمه کشتی و هواپیما و هتلها معمولاً برونگرا هستند.
افراد درونگرا با امور درونی سر و کار دارند. میتوان گفت آنها افرادی هستند که به درون توجه میکنند. درونگرایی، ویژگی افرادی است که تودار هستند و به دروننگری، وظیفهمداری، کنارهگیری از دیگران و گاهی ناآگاهی اجتماعی گرایش دارند. آنها تمایل دارند که به تنهایی کار کنند و برتری آنها ضرورتاً استفاده از هوش در مورد اشیا و عقاید، جدای از دیگران است. تیپهای احساسی، درونگرا هستند و تفکر همراه با قضاوتشان نشان میدهد که آرام و جدی باشند و برای کسب موفقیت، به طور دقیق بر امور مربوطه متمرکز شوند. آنها متقاعد شدهاند که عملگرا، نظمپذیر، واقعگرا و قابل اطمینان باشند و به حقیقت امر توجه کنند و در محیط بیرونی زندگی خود بیشتر با تفکر عمل کنند، ولی در محیط زندگی با احساسات عمل کنند. افراد برون گرا بیشتر به محیط بیرون گرایش دارند و مردمدار هستند. غالباً دارای حساسیت اجتماعی هستند و از آنچه برای دیگران اتفاق میافتد، آگاهی دارند. آنها تا جایی که ممکن است دوست دارند با دیگران کار کنند. افراد برونگرا چون دوست دارند به صورت گروهی کار کنند، احتمالاً وقتی با یکدیگر کار میکنند، بهتر یاد میگیرند.
افراد درونگرا و برونگرا به طور متوسط در دو انتهای مخالف یک خط قرار دارند. افراد درونگرا چون ترجیح میدهند به تنهایی کار کنند، ممکن است در فعالیتهای گروهی دچار اضطراب شوند. البته این به آن معنا نیست که افراد درونگرا به هیچوجه نباید کار گروهی انجام دهند و یا افراد برونگرا نباید به تنهایی فعالیت کنند. آنچه مسلم است، این است که افراد باید یاد بگیرند که در موقعیتهای مختلف انعطافپذیری بیشتری داشته باشند.
برونگراها اینگونهاند :
- علاقهمند به وقایع پیرامون خود.
- رو راست و معمولا پرحرف.
- عقیده خود را با عقاید دیگران مقایسه میکنند.
-اهل پیشقدم شدن در کارها.
- به سهولت دوستان جدیدی یافته و با یک گروه خود را وفق میدهند.
-افکار خود را راحت بیان میکنند.
-علاقهمند به افراد جدید.
- بزرگترین وحشت آنها آن است که نکند پس از یک فاجعه هولناک آخرین بازمانده بشر روی زمین باشند! (ترس از قطع ارتباط با دنیای خارج و مردم)؛ یعنی تنهایی برای آنها بسیار آزار دهنده است.
-از تعامل و ارتباط برقرار کردن با دیگران انرژی میگیرند.
- خوش مشرب بوده اما زیاد احساساتی نیستند.
- ریسک پذیرند، سریع تصمیم میگیرند، اجتماعی هستند، درک آنها آسان است، شخصیت آنها در خلوت و حضور دیگران معمولاً یکسان است و معاشرتی هستند.
- پس از آنکه حرف خود را زدند به گفته خود میاندیشند. علاقهمند به کار گروهی هستند. نقل هر مجلس هستند. موسیقی با صدای بلند و فعالیتهای هیجانانگیز را بیشتر دوست دارند.
- رنگهای روشن را بیشتر دوست دارند. بیشتر از اعمال دیگران خشمگین میشوند تا اعمال خودشان. اطلاعات شخصی خود را به سادگی با دیگران قسمت میکنند. رویکرد سریعالوصول را بیشتر ترجیح میدهند. تنها از روی تجارب زندگی خود درس میگیرند و نه عبرت گرفتن از دیگران.
- حدوداً 60 درصد از جمعیت زمین را تشکیل میدهند.
* البته خصوصیات فوق، هیچ ارتباطی با اعتماد به نفس داشتن فرد برونگرا ندارد، یک برونگرا ممکن است اعتمادبه نفس پایینی داشته باشد.
درونگراها این گونهاند :
- علاقهمند به احساسات و افکار خودشان، نیازمند به داشتن قلمرو شخصی، کمحرف، ساکت و متفکر.
- دوستان زیادی ندارند. در ارتباط برقرار کردن با افراد جدید مشکل دارند. علاقهمند به سکوت و تمرکز. از دید و بازدیدهای غیرمنتظره و ناگهانی بیزارند.
- کارایی آنها در تنهایی بیشتر است و ترس آنها این است که فردیت خود را از دست بدهند. از فعالیتهای انفرادی انرژی میگیرند.
- در بین انبوه مردم بودن آنها را خسته میکند. معمولاً کمرو هستند. درکشان مشکل است. اهل ایده و عقاید نو هستند.
- شخصیتی متمایز در خلوت خود و در حضور دیگران دارند. مشتاق و احساساتی هستند. معمولاً احساساتشان را بیان نمیکنند. در جمع ناآشنا ساکت اما در جمع دوستان خود راحت هستند. تمرکزشان زیاد است. برای تصمیم گیری به زمان نیاز دارند. پیش از حرف زدن میاندیشند.
- از در میان گذاشتن اطلاعات شخصی خود با دیگران خودداری میکنند. از قوانین خشک بیزارند و خواهان آزادی هستند. مایل به رویکردی آهسته اما دقیقاند. اهل عبرت گرفتن از دیگرانند و پس از آموختن روش زندگی، دیگر گونه زندگی میکنند.
- حدود 65 درصد نوابغ را درونگرایان تشکیل میدهند.
* البته این خصوصیات هیچ ارتباطی با کمرویی و عدم اعتماد به نفس درونگرایان ندارد. ممکن است آنها خیلی هم با اعتمادبه نفس باشند.
جنس
یکی از شگفتی های آفرینش، وجود تفاوت ها بین زنان و مردان است. بیولوژیست ها و پژوهش گران، پس از بررسی و تحقیق های متعدد، به این نتیجه دست یافتند که رفتارهای ذهنی و فکری زنان و مردان در پاره ای از صفت های اصلی به صورت ذاتی، با هم فرق داشته و تحت تاثیر جنسیت، به گونه ای متفاوت از یکدیگر، عمل می کنند. بخشی از تفاوت های مردان و زنان را به صورت زیر می توان عنوان نمود:* زنان، رابطه گرا بوده و تمایل به تماشا و نظر دارند و استعداد بیشتری برای بینش و شهود از خود نشان می دهند.
* مردان، هدف گرا بوده و به عمل و آزمایش، بیشتر تمایل نشان داده و استعداد بیشتری برای ارائه دلیل و منطق دارند.* در چهره زنان، هنگام گفت و گو حالت های ترس، خشم، تعجب، آرامش، اضطراب و لذت به خوبی قابل رویت است.
* مردان در هنگام گوش دادن، خونسرد بوده و چهره شان دچار تغییرهای زیادی نمی شود.* زنان به گفت و گو علاقه مندند و با بیان مسایل، از فشار ناراحتی خود می کاهند.
* مردان سکوت را دوست دارند و به تنهایی به حل مسایل خود می پردازند. زنان اندیشه استقرایی دارند و از جزء به کل می رسند؛ خواهان احساس و عاطفه بیشتری هستند در تصمیم گیری مرددند؛ برای تصمیم گیری به اطلاعات بیشتری نیاز دارند، ولی به آسانی اشتباه های خود را قبول می کنند.
* مردان با شیوه قیاسی، استدلال می کنند و از کل به جزء می رسند و خواهان اطلاعات بیشتری هستند، سریعتر تصمیم می گیرند و کمتر حاضر می شوند به اشتباه های خود اعتراف کنند.
کلمات کلیدی :