موسیقی نیز مانند سایر ابزارها میتواند مورد سوءاستفاده قرارگیرد و به ابزار ضدفرهنگی تبدیل شود اما موسیقی اصیل به ویژه موسیقی مقامی و محلی اقوام هرگز به ابتذال کشیده نمیشود زیرا ماهیت آن سرشار از اصالت و ارزش است. آنگونه که موسیقی هر قوم تبلور فرهنگ اصیل و روحیه هنرمندانه آن قوم محسوب میشود و تعصب مثبتِ قومیِ هنرمندان، مانع از کشاندن آن به ابتذال میشود.
موسیقی یکی از شاخهها و رشتههای هنر است و هنر حد و مرزی نمیشناسد؛ موسیقی پیام آرامش است و صلح و دوستی را بین ملتها و اقوام به ارمغان میآورد زیرا درک و حس موسیقی محدود به زبان، نژاد و مذهب خاص در دنیا نیست بلکه درک احساسات انسانی است و تا مرز بشریت در جهان امتداد دارد از این رو که نیاز انسان به موسیقی محدود نیست بلکه فراگیر است و همه انسانها به موسیقی نیاز دارند. موسیقی به ویژه موسیقی اصیل و موسیقی آقوام نه تنها برای خودشان بلکه برای همه انسانها آرامبخش است و آگر با لباس و پوشش آن قوم آمیخته شود جذابیت دارد.
1ـایجاد جرات وجسارت:که به وسیله ی موسیقی درمانی و تداعی آواهایی که برای ما آشنا هستند و از آن ها خاطره ی خوبی داریم. بدین وسیله این جرات در فرد ایجاد میشود و باعث کاهش اضطراب او در مواقع بحران میشود.برای مثال افرادی که در ارتباط با جنس مخالف دچار مشکل هستند می توانند از آن برای بهبود ارتباط خود استفاده کنند.
2ـتشدید استعدادهای روحانی:((هنر از طریق هم حسی و تقویت اشتراک احساسی موجب همبستگی اجتماعی شود)).به دلیل اینکه گوش به قلب و ضمیر باطن بسیار نزدیک است?پس موسیقی می تواند بر روح انسان تاثیر بگذارد و عواطف و احساسات او را تقویت کند.پس به این ترتیب حس وجدانی انسانی وسعت میابد و میل به هم دردی را بیشتر می کند.واین تقویت عواطف و لطافت احساسات باعث میشود که انسان بتواند با طبیعت هم ارتباط برقرار کند و آن را بهتر درک کند.
3ـبیان احساسات:میدونید که موسیقی یک نوع زبان است.زبانی بسیار زیبا و گیرا.پس موسیقی خود وسیله ای برای برقراری ارتباطات می باشد.احساسات? خشونت?عشق?شکوه وشکایت و........را می شود به وسیله ی موسیقی بیان کرد.
4ـبرقراری ارتباطات اجتماعی:خود نواختن موسیقی در گروه ها می تواند علتی برای برقراری ارتباطات با دیگران باشد.حتی این قضیه میتواند به افراد خجالتی وگوشه گیر کمک کند و آن ها را به ارتباط با دیگران تحریک کند.برای مثال رقص و موسیقی کردی که به صورت جمعی است میتواند فرد را وارد جمع کند و او را از گوشه گیری برهاند.پس با وارد کردن فرد به جامعه و دادن اعتماد به نفس به او به وسیله ی موسیقی می تواند کمک کند.
اما خود ارتباطات هم تاثیرات فراوانی بر موسیقی دارد.محیط و ارتباطات میان مردم و ملت ها باعث به وجود آمدن انواع موسیقی ها می شود.به عنوان مثال درمیان کرد ها ارتباط جنگی آنها با ملت های دیگر در طول زمان طولانی باعث به وجود آمدن یک نوع موسیقی و رقص کردی شده که ذاتا از همان جنگ به وجود آمده.یا به عنوان مثال موسیقیدانی که سبک مخصوص به خودش را دارد بعد از آنکه در زندگی اش با چیز جدیدی برخور کرد((به عنوان مثال پیدا شدن یک عشق در زندگی او که باعث تغیر سبک او به رومانتیک میشود.یا برای مثال ارتباط او با فرد دیگر از یک فرهنگ کاملا متفاوت با او و تغیر سبکش به سبک آن فرد)) بر او تاثیر میگذارد و او را دچار تغیر میکند.